هوای تو

ساخت وبلاگ

من از تکرار بیزارم ولی تکرار تو زیباست

نوازش های دستانت طلوع پاک یک رویاست

برایم باورش سخت است وداع تلخ من با تو

نگاهم کن،مرا بنگر،جنون از چشم من پیداست

همیشه دوستت دارم ،همیشه عاشقت هستم

و تنها ماندنم بی تو، برایم آخر دنیاست

اگر چه میروی اما ،دلم را پس نمیگیرم

همیشه قلب بیمارم برای دیدنت شیداست


برچسب‌ها: اشعار متفرقه هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : همیشه,دوستت,دارم, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 154 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 17:08

 چشمهایت را ببند از این شب مشکوک بگذر چون طنین گام اسب از قریه ای متروک بگذر   آنچنان که ساده بودن با حماقت فرق دارد سر به مُهرِ محض بودن با بکارت فرق دارد   روزگاری پیش از این دست و زبان را می بریدند با قساوت سینه های دختران را می بریدند   سالها در گوش من خواندند باید مرد باشم هر چه هستم باشم اما اهل داغ و درد باشم   با طنابی آتشین دستان من را سخت بستند با فشاری استخوان بازوانم را شکستند   مثل با هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : ریشه, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 17:08

 نبودی با خودم بردم تمام رنجهایم را شبیه باد در خود محو کردم ردپایم را   حلالم کن اگر گاهی تو را آزار می دادم اگر از روی خودخواهی تو را آزار می دادم   تعلق داشتن در سرنوشتت نیست می دانم و با یک مرد ماندن در سرشتت نیست می دانم   خیال بوسه بر لب های تو چون خواب می ماند چو دزدی جواهر از زن ارباب می می ماند   به دستاویز تلخی از تو و انجیر دل کندم اگر چه زودباور بودم اما دیر دل کندم   - به نرمی لمس می هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : خیال,بوسه,خواب,ماند, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 140 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 17:08

جنگلی سبزم ولی کم کم کویرم می کنی من میانسالم ؛ تو داری زود پیرم می کنی نیمه جانم کرده ای در بازی جنگ و گریز آخر از این نیمه جانم نیز سیرم می کنی   این مطیع محض دست از پا خطا کی کرده است؟ پس چرا بی هیچ جرمی دستگیرم می کنی؟ سالها سرحلقه ی بزم رفیقان بوده ام رفته رفته داری اما گوشه گیرم می کنی! تا به حال از من کسی شعر بدی نشنیده است آخرش از این نظر هم بی نظیرم می کنی ! من همان سرباز از لشکر جدا هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : گریز, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 201 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 17:08

 چشم وا کن ! تا طلسم هرچه جادو بشکند! لب گشای از هم که بازار هیاهو بشکند!    گیسوانت را بیفشان دختر دریا ! که موج – عرشه را همراه با سکان و پارو بشکند!    خوُد را بردار از سر ! باز کن از تن زره! تا صف جنگاوران بازو به بازو بشکند!   هر چه محکم باشم اما یک نگاهت کافی است تا که کوه طاقتم از هر دو زانو بشکند!    تا سلامت رد شوم یک دم بخوابان تیغ را! بیم دارم در عبورم طاق ابرو بشکند!    احتمالش میرود ر هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : ابرو, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 206 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 17:08

  لنگـر انداختـه در اسکـله، کنـگر خـوردهاین عقابی که مسیـرش به کبـوتر خورده  مـوج با شــوق تو می آید و بـرمی گرددمتلاشی شـده، بی حوصله و سرخورده   گاه یک صخره ی پنهان شده را رد کرده ستگرچه هر بار به یــک صخره ی دیگر خورده   بوسه ات سرخ ترین میوه ی فصل است انگار-سیــلی مــوج کـه بر گونه ی بندر خورده   « بد نگویـیم بـه مهتـاب اگـر تــب داریم »هر که بد گفت به چشمـان تو، شـکَّر خورده!   چشم تو معدن ال هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 201 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 17:08

 شیشه ی عطریم و در افسوس، بوی رفته را عشق! برگردان به ما این آب جوی رفته را    یوسفم را گرگ برد و حسرت پیراهنش پس نخواهد داد"نور چشم" و "سوی رفته" را    منت رسوایی ات را بر سرم نگذار عشق تا به سر خاکی بریزم، آبروی رفته را    بی حساب امروز دل بازیچه کن اما بدان میکشد روزی خدا از ماست موی رفته را    هرچه در دنیا دلم پوسید دیگر کافی است! تا نپوسیدم صدا کن مرده شوی رفته را!برچسب‌ها: حسین زحمتکش هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 17:08

 خدا را شکر، گیر افتاده ام در تور گیسوهاکه خیلی ها گرفتارند با قلّاب ابروها!   مهاراجای من! از گوشه ی ایوان تماشا کنکه می افتند پیش پای تو در سجده هندوها   چنان عشق این پلنگ خسته را انداخته ست از پاکه هرجا می رود دستش می اندازند آهوها...   مرا «نیش زبانت»، مانع از «نوش لبانت» نیستبه نیشی دل نخواهد کـَـند، خرس از شهد کندوها اگر سویت بیایم، می روی یک شهر آنسوترشبیه گُربه افتادم به دنبال پرستوها   تو هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : زبان, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 202 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 17:08

 به برگ اول دفتر برایت یک خداحافظ نوشتم نبودي تا ببيني با  صدایت یک خدا حافظ نوشتم   تمام جاده را با یاد تو از برگ گلها سرخ کردم ولی با آخرین گل جاي پايت یک خدا حافظ نوشتم   نشد خالي خيالم پس جدا كردم تو را از قاب عكست به دل تنگي به روي عکسهایت  يك خدا حافظ نوشتم   درون درس عاشقها به تنهايي خو د  مردود  گشتم  به روي جاي خالي ها...! نهایت يك خدا حافظ نوشتم   سلام از ابتداي نامه هايت پاره كردم بي ار هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : دفتر,برایت,خداحافظ,نوشتم, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 161 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 17:08

  قرآن به سر گرفتم و گفتم: سلام عشق! یعنی به جز حریم تو بر من حرام عشق ترسم که در سماع شوم از دعای دست آن جا که قبله گاه تو باشی، امام: عشق! با خون وضو بگیر و دو رکعت غزل بخوان آن دم که اذن می دهد از روی بام عشق از رکعت نخست در افتاده ام به شک در سجده کفر گفته ام و در قیام عشق سی پاره ی حضور مرا چله بست شو قرآن به سر بگیر و بگو: والسلام عشق!       برچسب‌ها: علیرضا بدیع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : بخوان, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 180 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 5:00

  آغوش تو چقدر می آید به قامتم در آن ، به قدر پیرهن خویش راحتم   می پوشمت که سخت برازنده ی منی امشب به شب نشینی خورشید دعوتم   خوشوقتی صدای تو از دیدن من است من هم از آشنایی تان با سعادتم!   با خود ، تو را به اوج _ به معراج_ می برم امشب اگر به خاک بریزد خجالتم   بازار شام کن شبمان را به موی خود بگذار دیدنی بشود با تو ، خلوتم   بر شانه ام گذار سرانگشت برف را کوهم ولی تمام شده استقامتم   من سیرتم هم هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نشینی,خورشید,دعوتم, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 231 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 5:00

از من گرفتی خلوت بکر جهانت را می خواستم مهتاب باشم آسمانت را می شد اگر می خواستی مانند تن پوشی دور تنم محکم بپیچی بازوانت را هم دوست دارم غرق عشقی آتشین باشی هم تشنه ام نفرین کنم همبسترانت را تنها شرابت را بنوش و دلربایی کن بی من ننوش اما تو جام شوکرانت را بوسیدن تو آرزویی غیر ممکن نیست... من می رسانم بر لبم یک روز جانت را ... برچسب‌ها: مهتاب یغما هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : بوسیدن,آرزویی, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 191 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 5:00

این رباعی چه به شکل عمودی و چه افقی خوانده شود یکی است :

خون ریخته              هر چند که                 دائم                   دنیا 

هرچند که                 خو کرده                 دل من                به جفا

  دائم                      دل من                 نمی شود            از تو جدا

  دنیا                      به جفا                 از تو جدا             کرد مرا 


برچسب‌ها: علیرضا بدیع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 245 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 5:00

  فکرش نباش مال کسی جز تو نیستم دیگر به فکر همنفسی جز تو نیستم   عشق تو خواست با تو عجینم کند که کرد وقتی به عمق من برسی جز تو نیستم   بعد از چقدر اینطرف و آنطرف زدن فهمیده ام که در هوسی جز تو نیستم   یک آسمان اگر چه برویم گشوده است من راضیم که در قفسی جز تو نیستم   حالا خیالم از تو که راحت شود عزیز دیگر به فکر هیچکسی جز تو نیستم برچسب‌ها: مهدی فرجی هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نیستم, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 198 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 5:00

  چشمم وزيد آبی پيراهن تو راحوض در آستانه ی سر رفتن تو راسلولهای پوست من نقشه می کشند:از شاخه های باکره گی چيدن تو رابه ثروت شيوخ عرب ميتوان فروختدربدترين لباس جهان مانکن تو راشوقم زبانه می کشد وباز می کندشش دکمهء مزاحم پيراهن تو را...انگشت من که آب لطيف نوازش استبگذار رودخانه شود گردن تو را ـتا ماهيان تشنه ـ لبانم ـ رها شوندامواج پر تلاطم بوسيدن تو راحالا نفس نفس نفسم ذوب میکندقطره به قطره برف سف هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : مزاحم, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 179 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 5:00

  کفشهايم کجاست ميخواهم سرشب راهی سفر بشوم مدتی بی بهار طی بکنم ٬ دو سه پاييز دربدر بشوم   خسته ام از تو٬ از خودم٬ از ما ٬ ـ ما ـ ضمير بعيد زندگی ام دو نفر انفجار جمعيت است پس صلاح است يکنفر بشوم   يک نفر در غبار سرگردان٬ یک نفر مثل برگ در توفان می روم گم شوم برای خودم ٬ کم برای تو دردسر بشوم   مطمئنم که بعداز اين توفان مثل آن روزها نخواهم شد گرچه اصلآ دلم نميخواهد که از اين هم شکسته تر بشوم   حرف هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 227 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 5:00

  تو را صبحی مه آلود از دل يک خواب آوردم تنت را ريختم در شيشهءمهتاب،آوردم   خريدم از پری ها جفت مرواريد چشمت را و از اعماق درياهای بی پاياب آوردم   خود من يافتم در قصه ها تخم نگاهت را تو رامن کاشتم...من سايه بودم...آب آوردم   بپرس اين دستهای هرزهءآمادهءچيدن کجا بودند وقتی کالی ات را تاب آوردم   بريز از خويش،زنبيل مرا از خواستن پرکن برای شاخه هايت يک زمستان خواب آوردم   برچسب‌ها: مهدی فرجی هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : خريدم,مرواريد, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 212 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 5:00

  ای بکر ترین برکه! هلا سوره ی صافی! پرهیز کن از این همه پرهیز اضافی!   مهری بزن از بوسه به پیشانی سردم بد نام که هستیم به اندازه ی کافی!   تلخینه ی آمیخته با هر سخنت را صد شکر! شکرپاش لبت کرده تلافی!   با یافتن چشم تو آرام گرفتم چون شاعر درمانده پس از کشف قوافی..   چندی ست که سردم شده دور از دم گرمت.. بر گردنم از بوسه مگر شال ببافی... برچسب‌ها: علیرضا بدیع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : یافتن,آرام,گرفتم, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 177 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 16:38

  و عشق آمد و با شوق انتخابم کرد مرا که شهر کر و کورها جوابم کرد   و عشق چشم مرا بست و مشت من وا شد و عشق بود که وابسته ی نقابم کرد   مرا به جنگلی از وهم و نور و رؤیا برد میان کلبه ، کمی ورد خواند و خوابم کرد   و عشق هیأت دوشیزه ای اصیل گرفت سپس به لهجه ی فیروزه ای خطابم کرد   کنار شهوت شومینه سفره ای گسترد نشست پیشم و شرمنده ی شرابم کرد   دو تکه یخ ته هر استکان می انداخت و عشق بر لبم آتش نهاد و آبم کرد   گرفت دست مرا در سماع بی خویشی و چند سال گرفتار پیچ و تابم کرد   و عشق دختری از جنس شور بود و شراب خمار بودم و با بوسه ای خرابم کرد برچسب‌ها: علیرضا بدیع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : انتخابم, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 164 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 16:38

  در سرزمین من زنی از جنس آه نیست این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست   این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق دیگر دلی برای سفر ، رو به راه نیست   راندند مردم از دل پر کینه، عشق را گفتند: جای مست در این خانقاه نیست   دنیا بدون عشق چه دنیای مضحکی‌ست شطرنج مسخره‌ ست زمانی که شاه نیست   زن یک پرنده است که در عصر احتمال گاهی میان پنجره‌ها هست و گاه نیست   افسرده می‌شوی اگر ای دوست حس کنی جز میله‌های سرد قفس تکیه گاه نیست   در عشق آن که یکسره دل باخت، برده است در این قمار صحبتی از اشتباه نیست   فردا که گسترند ترازوی داد را، آن‌جا که کوه بیشتر از پرّ کاه نیست،   سودابه روسپید و سیاووش روسفید در رستخیز هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : راندند,مردم,کینه, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 168 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 16:38